این روزها

یکی از این روزها

برنامه ی یک شبانه روز خانواده ی سه نفره ی ما به شرح زیره: ( همه ی ساعتها تقریبیه ) 7:00 - با صدای تکون خوردنهای آراد و تلاشش برای غلت زدن از خواب بیدار میشم در حالیکه خواب ِ خوابم! اول یه کم تکونش میدم و سعی می کنم دوباره بخوابونمش ولی آراد غر می زنه و نمیخواد بخوابه. آقای پدر هم دیگه از خواب بیدار میشه. مراسم شیر و تعویض پوشک و زدن کرمهای آراد انجام میشه. من امید دارم آراد بخوابه اما آراد آواز میخونه ... 8:00 - بابای آراد رو بدرقه می کنیم. 25 قطره آ+د به پسرک میدم. هنوز اثری از خواب تو چشماش نمی بینم. آراد رو می ذارم روی تشک بازیش و میام پای نت. هر 2-3 دقیقه می رم تشک بازی رو از دهن آراد در میارم و جاشو صاف و صوف می کنم. 9:00 - چشم...
24 تير 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به این روزها می باشد